معاون سیاسى شوراى سیاست‏گذارى ائمه جمعه‏ در یادداشتی نوشت: آقایان خاتمی، انصارى، کروبى و موسوى و دفتر نشر آثار امام چرا هتاکان را توبیخ نمى‏کنید؟

به گزارش خبرگزاری فارس، متن یاداشت حجت الاسلام والمسلمین منصور غفورى‏ به شرح ذیل است:

اواخر خردادماه سال 1376 به بهانه سالگرد دکتر على شریعتى در دانشگاه علوم پزشکى شیراز با عنوان «شریعتى و فاشیسم» اکبر گنجى که فعلاً در آغوش آمریکاست و آن روزها مدیر مؤسسه فرهنگى صراط و نیز میدان‏دار تجمع‏هاى دانشجویى اصلاح‏طلبان بود، طى سخنان سخیفى گفت: «جامعه مدنى، ولایت مطلقه نمى‏خواهد، حتى ولایت را نمى‏خواهد، چه برسد به مطلقه... ما احتیاج به رهبر نداریم، مگر مردم یتیمند که پدر بخواهند. فاشیستها به دنبال پدر مى‏گردند.... فاشیستها مى‏گویند باید مطیع رهبر بود...» و به دنبال آن 24 تن از اساتید دانشگاه شیراز مانند آقاى دکتر نجابت، دکتر کامران باقرى لنکرانى و... طى شکوائیه‏اى که به دفاترى چون رئیس محترم قضائیه ارسال کردند، فریاد بر آوردند که میراث امام امت یعنى نظام اسلامى و ولایت فقیه مورد هدف قرار گرفته است

و مجروح کردن این میراث یعنى اهانت به حیات امام عزیز، و همان وقت هم سکوت دفاتر رئیس جمهور وقت آقاى خاتمى، مؤسسه نشر آثار امام و... را همگان نظاره کردند و برعکس نامه اعتراض به بازداشت این هتاک توسط چندین نفر مثل محمدحسن اسلامى، ابوالفضل بازرگان، عبدالعلى بازرگان، صفا بیطرف، غلام عباس توسلى، عبدالکریم حکیمى، على‏اصغر خطیب و... سحابى‏ها و سجادى، صباغیان، سیدجوادى و... ابراهیم یزدى به امضاء رسید و دست به دست شد و از آن وقیح‏تر عده‏اى چون ناصر آملى، ارغنده‏پور، محمدعلى اکبرى، محمد هاشم اکبریان، عماد باقى، حسین بشیریه، حسین پایا، هومن پناهنده، جلال توکلیان، رضا تهرانى، رخ صفت، سروش، شرکت، شمس الواعظین، ظفرى، علوى‏تبار، موسى غنى‏نژاد، حسین قاضیان، محمدجواد کاشى، مجید محمدى، مرتضى مردى‏ها، على مزروعى، محمدجواد مظفر، احمد نراقى، و... در نامه‏اى سرگشاده به آقاى خاتمى این‏گونه آوردند: «اطلاع یافتیم که... گنجى.... که در بازداشت به‏سر مى‏برد از روشنفکران متدین و پژوهشگران پرتلاش جامعه ماست وى در راه پیروزى انقلاب اسلامى، مجاهدتهاى فراوانى کرده، در صحنه‏هاى ماندگار دفاع مقدس حضورى چشمگیر داشته، در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى خدمات خالصانه‏اى از خود نشان داده و در عرصه‏هاى آموزشى و انتشاراتى نیز گامهاى بلندى داشته است... حضرتعالى به عنوان مسؤول اجراى قانون اساسى، مدافع آزادى و حرمت اشخاص و... به نظر مى‏رسد آقاى گنجى به علت موضع فکرى سیاسى خود بازداشت شده است. البته بنابر تصریح قانون اساسى هیچ کسى را نمى‏توان به صرف داشتن عقیده‏اى مورد تعرض و مواخذه قرار داد.... انتظار ما از شما این است که... از بلاتکلیفى موجود خارج گردد.» (تلقى فاشیستى از دین، ص 385)

همانگونه که ملاحظه شد در برخی دانشگاه‏ها یک طیف هم‏فکر با گنجى - که از آقاى خاتمى انتظار نجات گنجى را دارند و نفى امام و میراث آن بزرگوار را، اندیشه و آزادى بیان تلقى مى‏کنند - هستند و امروز همان نگاه، زاد و ولد کرده است و به جاى برخورد با هتاکان و نافیان میراث بزرگ حضرت امام یعنى جمهورى اسلامى، ولایت فقیه، استکبارستیزى و... با افشاکنندگان و مجاهدان راه امام که با این کج‏روى آشکار مبارزه مى‏کنند، مخالفت مى‏کنند، این رفتار مشکوک گاهى با تخطئه، گاهى سکوت و گاهى تحریف نظرات والاى حضرت امام، خود را نشان داده است و در پاره‏اى وقتها حمایت دفتر نشر را احساس مى‏کند. آقاى انصارى، آقاى کروبى، آقاى موسوى و هر آن‏که این دیدگاه را همراهى مى‏کند بر فرض که صدا و سیما در نوع بیان و اطلاع‏رسانى «توهین آشکار به حضرت امام» بدسلیقگى کرد چرا هتاکان را توبیخ نمى‏کنید. گویند «یک جانى گناهکار در مسجد حین ارتکاب کبیره‏اى توسط انسان پاک ضمیر و کم‏زبانى دیده شد، خطاب به جانى آب دهانى انداخت و گفت خجالت نمى‏کشى، جانى بى‏حیاء گفت در مسجد آب دهان مى‏اندازى، پس حالا ببین و... با حقه‏بازى ساده‏دل را مواخذه کرد.» آرى حکایت امروز است، خدایا ما را بیش از این شرمنده امام راحل مفرما.

منصور غفورى‏

معاون سیاسى شوراى سیاست‏گذارى ائمه جمعه‏